مدتیه که موفق شدم نشستهای داستاننویسی رو شرکت کنم. این نشستها توی حسینیه هنر، خیابان مدرس ۴ برگزار میشه و آقای سعید تشکری اون رو مدیریت میکنه.
اولین چیزی که توی نشست داستاننویسی فهمیدم اینه که من ناداستاننویسم!
ناداستاننویس یعنی کسی که از خاطرهها و اتفاقاتی که خودش در اونها نقش داشته یا شاهدشون بوده بنویسه. یه جوارایی همون خاطرهنویسی یا گزارشنویسی میشه.
اینکه توی اولین قدم، تشخیص دادم چیام و کجام، عالیه. حالا میتونم مسیرم رو مشخص کنم و آهسته و پیوسته به اون سمت، حرکت کنم.
ایشالا قراره بشم داستاننویس.