چند‌خط خط‌خطی

آغاز یک تمرین برای نوشتن فرازهای فروزان فرداهای نه‌چندان دور

چند‌خط خط‌خطی

آغاز یک تمرین برای نوشتن فرازهای فروزان فرداهای نه‌چندان دور

مشخصات بلاگ
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

لذت کشف

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ

نشستم روبه‌روش، دستامو باز کردم و گفتم: «بیا»

گیج و گنگ وایستاده بود. اولین بار بود با این موقعیت روبه‌رو می‌شد. نمی‌دونست باید چی کار کنه. چشماش از کنجکاوی برق می‌زد. لباش پر از لبخند بود، انگار لذت می‌برد؛ حتی از این ندونستن، شایدم از اینکه در آستانۀ یه کشف جدید قدم برمی‌داشت.

دستمو دراز کردم و کشیدمش سمت خودم. محکم بغلش کردم.

این موقعیت رو کشف کرد.

حالا دیگه وقتی می‌شینم روبه‌روش و دستامو باز می‌کنم، می‌دوئه میاد بغلم. وقتی محکم بغلش می‌کنم، صدای خندۀ سراسر نشاطش، هوا رو قلقلک می‌ده و موجی از شادی، توش راه می‌اندازه. دستاشو باز می‌کنه تا متقابلاً بغلم کنه؛ ولی دستای کوچولوش به هم نمی‌رسن!

مثل بمب انرژی می‌مونه. درسته که گاهی کلافه می‌شم از شیطنتاش؛ اما دنیا با وجود اونه که برام رنگِ شادی می‌گیره.

خدایا ممنونم که بچه‌ها رو آفریدی![1]

۸مهر۱۳۹۵



[1]. سبک نوشتار: عامیانه، محاوره.

هدف: توصیف موقعیتی و بیان احساسی که تجربه‌اش کردم. تمرین بیان احساس در متن.

  • قلم دوم

کشف

کودکانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی